loading...
پایگاه سرگرمی
پیشنهاد ما به شما

آرش آرش بازدید : 158 یکشنبه 31 فروردین 1393 نظرات (0)

پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند!

 

جوان با اشاره... به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد... پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند! پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.

 

جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند،

 

پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...!

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 120
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 74
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 1,421
  • بازدید سال : 12,646
  • بازدید کلی : 554,062
  • کدهای اختصاصی